جانم در آویخت با روزگاران
- Parent Category: کلیات اقبال - فارسی
- Hits: 5870
- Print , Email
جانم در آویخت با روزگاران
جوی است نالان در کوہساران
پیدا ستیزد پنہان ستیزد
ناپایدارے با پایداران
این کوہ و صحرا این دشت و دریا
نی راز داران نی غمگساران
بیگانۂ شوق بیگانۂ شوق
این جویباران این آبشاران
فریاد بے سوز فریاد بی سوز
بانگ ہزاران در شاخساران
داغی کہ سوزد در سینۂ من
آن داغ کم سوخت در لالہ زاران
محفل ندارد ساقی ندارد
تلخی کہ سازد با بیقراران