افکار انجم
- Parent Category: پیامِ مشرق
- Hits: 3971
1
شنیدم کوکبے با کوکبی گفت
کہ در بحریم و پیدا ساحلی نیست
سفر اندر سرشت ما نھادند
ولی این کاروان را منزلی نیست
2
اگر انجم ھمانستی کہ بود است
ازین دیرینہ تابی ہا چہ سود است
گرفتار کمند روزگاریم
خوشا آنکس کہ محروم وجود است
3
کس این بار گران را برنتابد
ز بود ما نبود جاودان بہ
فضای نیلگونم خوش نیاید
ز اوجش پستی آن خاکدان بہ
4
سوار راہوار روزگار است
قبای زندگی بر قامتش راست
کہ او نو آفرین و تازہ کار است
خنک انسان کہ جانش بیقرار است